باران سیاه
کوله بارم بر دوش، سفری باید رفت، سفری بی همراه، گم شدن تا ته تنهایی محض، یار تنهایی من با من گفت: هر کجا لرزیدی، ازسفرترسیدی، تو بگو، از ته دل من خدا را دارم... نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 28 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:47 :: نويسنده : ....................
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید باران سیاه آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |